در جهان کنوني برقراري ارتباطات معقول و مشروع ضرورت داشته و از لوازم لاينفک زندگي اجتماعي است، اما آنچه مي تواند به اين مشروعيت لطمه بزند روابط بي ضابطه اي است که مي تواند پايه هاي روابط اجتماعي را سست کند… زيرا چنين روابطي ضربه جبران ناپذيري بر عفت عمومي و زندگي شخصي و ديني انسان وارد مي کند.
بي بند و باري در معاشرت ها باعث گسستگي و اختلاف در نظام خانواده ها و تضعيف مباني ديني و مذهبي مي شود.
اين در حالي است که شايع ترين آفت آزادي بي حد و حصر روابط ميان دختر و پسر به وجود آمدن عشق و عاشقي هاي گاه خطرناک است که هم اکنون برخي خانواده ها در ايران با عوارض آن روبرو هستند حتي با پيشروي اين معضل در بين متأهلان زندگي مشترک بسياري از زوج ها نيز در معرض آسيب قرار گرفته به طوري که با آمار روز افزون ايجاد روابط پنهاني زوجين روبرو هستيم.
خیانت زيان آورترين عمل در يک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمه هاي غير قابل جبران به طرفين مي شود بلکه اعتماد و اطمينان کسي که مورد خیانت قرار گرفته شده را نيز نسبت به افراد ديگر از بين خواهد برد.
در اين نوشتار سعي داريم خيانت را از نظر مباحث روانشاختي مورد بررسي قرار دهيم تا به زواياي رواني خیانت همسران نيز پرداخته باشيم.
از قديم تا کنون مردم بر اين باورند که مردها در روابط با جنس مخالف از تعهد کمتري برخوردارند در حالي که طبق تحقيقات جديد زنان نيز نسبت به مردها مي توانند دست به خیانت زده و در روابط خود پايبند نباشند.
مردها درعين تعهد به همسرخود در مجذوب شدن چه از نظر عاطفي يا جنسي با نفر ديگر، تعهد خود را زير پا مي گذارند.
در مقابل، زن ها تا زماني که از طرف مرد خود کاملاً از هر نظر تامين شوند بر تعهد خود پايبند مي مانند، اما به محض ايجاد و ادامه خللي در درک و تامين عواطف و نيازهاي خود مانند مالي، معيشتي و… از جانب مرد و شروع مشکلات بين آن دو، زن نيز بسوي خیانت و بيراهه کشيده مي شود.
از نظر آنان اگر مردها ياد بگيرند نسبت به همسر خود در موارد ذکر شده پايبند باشند دليلي ندارد که زن دست به خیانت بزند.
از ديدگاه روانشناختي، تصور زن ها هميشه اين بوده که در صورت خیانت و ايجاد رابطه جنسي با فردي ديگر، تمام معنويات، اعتبار و اصالت وي به عنوان يک زن شايسته از بين مي رود.
علاوه بر اين مردها بايد بدانند که از نظر عاطفي و روحي يک زن هميشه از ترس خیانت مردها و قرباني نشدن به روابط زناشويي خود پايبند و همواره با تمام قوا به تداوم و تامين همسر خود اهميت مي دهند.
در هر صورت خیانت همسران يک امر پيچيده و در عين حال دو طرفه است.
بايد بدانيم که همه ما در اين مورد نقش داريم و نقش خود را در اين مورد بايد وارسي کنيم. مثل بي توجهي عاطفي يا عدم رضايت جنسي و مشکلات در روابط بين فردي و مواردي مشابه.
خیانت مي تواند عاطفي يا جنسي باشد، تحقيقات نشان مي دهد که براي زن ها خیانت عاطفي و براي مردان خیانت جنسي نابخشودني تر و تحمل آن سخت تر است.
معمولاً زندگي زناشويي که با خیانت روبرو مي شود ديگر طراوت و شادابي قبل را نخواهد داشت مگر اينکه طرف رابطه شما از ظرفيت رواني بالايي برخوردار باشد و خود را نيز در اين اتفاق سهيم بداند و به فرد خيانتکار اجازه جبران اشتباهي را مرتکب شده است را بدهد.
روانشناسان معتقدند، با رعايت موارد زير مي توانيد تا حدودي به همسرتان کمک کنيد تا بتواند اشتباهش را جبران کند.
۱) نبايد عکس العمل آني از خود نشان دهيد و يک مرتبه به دليل بدعهدي همسرتان تصميم بگيريد که از او جدا شويد.
شما نيازمند کمي زمان هستيد تا مسايل ديگر را نيز زيرو رو کنيد نبايد به طور خاص تمام توجه خود را به خيانتي که از او سر زده معطوف کنيد.
۲) بايد قبول کنيد که احساس خشم، عصبانيت، شک، ترديد، شوکه شدن، آشفتگي، ترس، درد، رنج، افسردگي و پريشاني براي فردي که شاهد خیانت همسرش بوده کاملاً نرمال است.
۳) اين مشکل باعث به وجود آمدن برخي مشکلات فيزيکي در فرد مي شود از قبيل حالت تهوع و استفراغ و مشکلات مربوط به خواب (بي خوابي و يا پر خوابي) لرزش اختلال حواس کم غذايي و کم اشتهايي سعي کنيد در اين مواقع بيش از پيش از خود مراقبت کنيد.
۴) براي خود يک ژورنال درست کنيد تمام افکار و احساساتي که به شما به دليل خیانت و بي وفايي همسرتان دست مي دهد را برروي کاغذ يادداشت کنيد تا ذهنتان از افکار منفي تخليه شود.
۵) با همسر خود در موقعيت مناسب در مورد بد عهدي اش صحبت کنيد.
لطفا به این مطلب امتیاز بدهید(از راست به چپ)