باید بدانید که ناراحت بودن و افسرده بودن دو بحث جدا از هم هستند که در اصل تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. در این مطلب میخواهیم به ۵ تفاوت خلق منفی و افسردگی و بعد از آن راه های مقابله با خلق منفی بپردازیم.
حس ناراحتی حسی است که تمامی افراد در برهه ای از زندگی با آن روبه رو می شوند و طبیعت انسان به شمار می آید. بسیاری از افراد افسرده نیازمند درمان هستند و این درمان باعث می شود که دیگران در آن دخالت خودداری کنند.
تفاوت خلق منفی و افسردگی، ناراحتی یک حس انسانی است، افسردگی اما یک بیماری روحی است
حس ناراحتی باعث می شود که انسان بتواند سختی هایی بزرگ زندگی خود را هضم کند و از آن عبور کند. از طرف دیگر افسردگی یک بیماری روحی و بلندمدت است که به کلی با ناراحتی تفاوت دارد و خود را با علائم مختص به خود نشان می دهد که می تواند دست کم از دو هفته به بالا ادامه داشته باشد. در بیماری افسردگی عوامل خوشحال کننده برای انسان وجود ندارد و افراد به صورت دائم خسته و بی انگیزه هستند.
این بیماری باعث تغییر در رفتار و عادات اجتماعی ما با دیگران می شود و به آن آسیب می زند و کار و زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد.
ناراحتی کوتاه مدت ، اما افسردگی بلند مدت است
تفاوت خلق منفی و افسردگی: ناراحتی درجات مختلفی دارد و موقتی است و با گذشت زمان کم می شود اما این موارد در افسردگی مصداق ندارد. ناراحتی تا مدت کوتاهی شاید چند ساعت یا چند روز در ذهن بماند. اما شما می توانید با موسیقی یا یک فعالیت مورد علاقه خود آن را به مرور فراموش کنید.
اما افسردگی به انتخاب شما ربطی ندارد این علائم پیوسته هستند و تمام اوقات شما رو فرا می گیرد. زمانی که شما در این منجلاب گرفتار می شوید هیچگاه نمی توانید بدون کمک مشاور بهتر شوید.
میزان ناراحتی متغییر بوده اما افسردگی روی یک خط نوسان است
تفاوت خلق منفی و افسردگی: ناراحتی در پاسخ به یک موقعیت دردناک به وجود می آید اما افسردگی بدون دلیل خاصی رخ می دهد. درک فرق بین ناراحتی و افسردگی در برخی موارد بسیار سخت است. بی خوابی یا بی اشتهایی در اینجا اتفاق می افتد. اما این میزان متغییر است اما در مورد افسردگی این موارد صدق نمی کند.
ناراحتی کوتاه مدت رفتار را تغییر می دهد اما افسردگی فرد را زیرورو می کند
تفاوت خلق منفی و افسردگی: ناراحتی ممکن است که رفتار فرد را در طول روزها و هفته ها تغییر دهد اما در زندگی شما اخلال ایجاد نمی کند. اما در افسردگی تحمل زندگی سخت می شود و همه اطرافیان شما نیز متوجه آن می شوند. ممکن است شما دیر به خواب بروید یا مشکل از خواب بیدار شوید.
ناراحتی حس درونی است اما افسردگی از ظاهر شخص قابل تشخیص است
ناراحتی در خود فرد به وجود می آید و می توانید با یک لبخند آن را انکار کنید امادر افسردگی اینگونه نیست و از بیبرون نمود دارد روانشاسان و مشاوران با انجام یک سری تست می توانند به آن پی ببرند.
از طرفی برای مثال اپلیکیشن Moodpath – Depression & Anxiety Test که در گوشی‌های هوشمند قابل نصب است و می تواند به شما بگوید که آیا صرفا ناراحت هستید، یا به افسردگی دچارید. به خاطر داشته باشید که این اپلیکیشن‌ها شما را از مشاور یا روانشناس متخصص بی‌نیاز نمی کنند.
خلاصه این موضوع را بدانید که در افسردگی از ظاهر ما نمود بیرونی دارد و باعث می شود برای ما و اطرافیانمان مشکلاتی به وجود آید. در این حالت اگر خدایی نکرده اتفاق بدی رخ دهد مثل مرگ عزیزامان این موضوع تبدیل به یک حالت غیر قابل کنترل می شود.
راه های مقابله با خلق منفی چیست ؟
در ادامه میخواهیم در مورد خلق منفی صحبت کنیم ایا با این موضوع اشنایی دارید؟ تفاوت خلق منفی و افسردگی؟ خُلق منفی، شامل سه حالتِ افسردگی، خشم، و اضطراب است.
خلق منفی، یک حالت بلندمدت همراه با بی حوصلگی یا ناامیدی است که به کم شدن فعالیت های یک فرد منجر می شود. عملکرد و توانایی هایش کاهش پیدا میکند و یک زندگی بی رنگ، سردی را تجربه خواهد کرد.
حال اصلی ترین سوال این است که چرا این حالت به وجود می آید؟ چگونه می‌توان با این حالت مقابله کرد؟ علامت و ویژگی های آن چیست؟
همه‌ی ما ممکن است در برهه هایی از زندگی، حالت‌های ناامیدی، بی‌حوصلگی، غم و بی‌میلی در تعامل با اطرافیان تجربه خواهیم کرد. این یک حالت طبیعی است اما اصلی ترین نکته این است که تفاوت خلق منفی و افسردگی بدانیم و به تدریج این موضوع بهبود پیدا کند و به تدریج فرد این موضوعات ناراحت کننده را فراموش کند.
خلق منفی، اختلال است که معمولا توسط روانشناس یا روان‌پزشک تشخیص داده می‌شود.
بخشی از علایم آن، شامل تغییرات زیر در حالت‌های جسمی، رفتاری و هیجانی است:
- دلواپسی، غمگینی، اضطراب و تشویش
- افزایش یا کاهش اشتهاء،افزایش یا کاهش خواب، کاهش تدریجی میل جنسی، افزایش یا کاهش وزن
- احساس بی‌تفاوتی نسبت به اطافیان
- کناره‌گیری از دیگران و انزوا
- نداشتن انگیزه
- گریه کردن بدون دلیل خاص یا با کم‌ترین دلیل
- عدم‌توجه به وضعیت ظاهری و آراستگی
- خستگی، نداشتن انرژی و توان
- مشغولیت ذهنی زیاد، احساس گناه
- حال و خلق فرد افسرده
- فرد افسرده، این باور را دارد که برای حل مشکلاتش نه تنها هیچ کاری از دست خودش برنمی‌آید بلکه معتقد است هیچ‌کس دیگر هم نمی‌تواند به او کمک کند
- لذّت نبردن از آنچه که قبلا مورد علاقه‌اش بوده است؛ اگر فرد قبلا از خرید، تماشای تلویزیون، گردش و … لذّت می‌برد، حالا هیچ‌یک از آن کارها باعث خوشحالی فرد نمی‌شود
باید در نظر داشته باشید که با شناخت این موارد می توانید علاوه بر پیشگیری از این نوع مشکلات در زندگی خود شخصیت سالمی را از خود نشان داده و با دیگران ارتباط سالم و مناسبی را برقرار کنید و از این راه، معیارهای صحیح را در زندگی به کار گرفت و در نتیجه، جاده های پر فراز و نشیب زندگی را با خوشبختی و کامیابی پیمود و به سعادتی ابدی دست یافت.